مناجات رمضانی و توسل به حضرت علی علیهالسلام
باز شد بر بنـدگـان راه سـعـادت بازهم میشود در کنج عزلت کرد خلوت بازهم آهِ من، من را درِ این آستان آورده است در بساطم نیست جز این آهِ حسرت بازهم تو به من بخشیدهای هر بار دُر اشک را با نگاه تو شدم من غـرق ثروت بازهم گرچه زیر و رو کشیدم بارها با تو ولی زیر و رویم کردی و کردی رفاقت بازهم آخر ای مولا مرا دوری از تو میکشد کاشکی قسمت کنی روزی زیارت بازهم گرچه زیـر سـایـۀ شـاه خـراسـانـم ولی میکنم دور از نجف احساس غربت بازهم ناودانت گریهها میکرد تا عاشق شویم قطره قطره ریخت بر کامم محبت بازهم گاه ساعـتها به ایوان طلا زل میزدم کاش میشد تکیهگاهم باب ساعت بازهم باب ساعت گفتم و در یادم آمد غصهای زینب و دروازۀ ساعات و محنت بازهم |